شبی با وحشی

شبی با وحشی

گزیده دیوان اشعار وحشی بافقی
شبی با وحشی

شبی با وحشی

گزیده دیوان اشعار وحشی بافقی

سی‌صد و هجده

آمدم سر تا قدم در بند سودا هم‌چون‌آن
طوق در گردن هم‌آن زنجیر در پا هم‌چون‌آن

رفته بودم ز آتش امید در دل شعله‌ها
آمدم دل‌گرم از سوز تمنا هم‌چون‌آن

یار خسرو گشت شیرین و برید از کوهکن
کوهکن ره می‌برد در کوه خارا هم‌چون‌آن

پیش لیلی کیست تاگوید ز استیلای عشق
بازگشت از کعبه مجنون رند و رسوا هم‌چون‌آن
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد