شبی با وحشی

شبی با وحشی

گزیده دیوان اشعار وحشی بافقی
شبی با وحشی

شبی با وحشی

گزیده دیوان اشعار وحشی بافقی

سی‌صد و بیست و شش

می‌یابم از خود حسرتی، باز از فراق کیست این؟
آماده‌ی صد گریه‌ام از اشتیاق کیست این؟

ای شحنه‌ی بی‌جرم‌کُش! این سر که در خون می‌کشی
گفتی که می‌آویزمش از پیش طاق کیست این؟

وصلی نمودی ای فلک، پوشیده صد هجران در او
تو خود موافق گشته‌ای کار نفاق کیست این؟

هجر این چون‌این نزدیک و تو در صحبت فارغ‌دلی
«وحشی» دلیرت یافتم از اتفاق کیست این؟
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد