گزیده دیوان اشعار وحشی بافقی
گزیده دیوان اشعار وحشی بافقی
نبوَد طلوع از برج ما، آن ماهِ مهرافروز را
تغییر طالع چون کنم این اخترِ بدروز را
دل، رامِ دستت شد ولی، بر وی میفشان آستین
ترسم که ناگه رَم دهی این مرغِ دستآموز را
با آن که روز وصل او، دانم که شوقم میکُشد
ندهم به صد عمر ابد، یک ساعت آن روز را
مجتبیٰ فرد
یکشنبه 19 تیرماه سال 1390 ساعت 01:53 ق.ظ
سلام
یادش همیشه گرامی بادا
که دلی زیبا داشت و زیبا می سرود