شبی با وحشی

شبی با وحشی

گزیده دیوان اشعار وحشی بافقی
شبی با وحشی

شبی با وحشی

گزیده دیوان اشعار وحشی بافقی

سی و هشت

دلیری‌ای که دلم کرد و می‌زند در صلح
به اعتماد نگه‌های رغبت‌آمیز است

مریضِ طفل‌مزاجند عاشقان، ور نه
علاج رنج تغافل، دو روز پرهیز است

رقیب! عزت خود گو مبر که بر در عشق
حریف کوه‌کنی نیست آن که پرویز است

به ذوقِ جُستن فرهاد می‌رود گل‌گون
تو این مبین که عنان بر عنان شبدیز است

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد