گزیده دیوان اشعار وحشی بافقی
گزیده دیوان اشعار وحشی بافقی
این چشم چه بود آه که ناگاه گشودی
این فتنه دگر چیست که از خواب گران جست
من بودم و دل بود و کناری و فراغی
این عشق کجا بود که ناگه به میان جست
گردن بنه ای بستهی زنجیر محبّت
کز زحمت این بند به کوشش نتوان جست
گفتم که مگر پاسِ تفِ سینه توان داشت
حرفی به زبان آمد و آتش ز دهان جست
مجتبیٰ فرد
دوشنبه 7 شهریورماه سال 1390 ساعت 12:28 ب.ظ