شبی با وحشی

شبی با وحشی

گزیده دیوان اشعار وحشی بافقی
شبی با وحشی

شبی با وحشی

گزیده دیوان اشعار وحشی بافقی

پنجاه و دو

از نظرافتاده‌ی یاریم، مدّت‌ها شده‌ست
زخم‌های تیغ استغنا، جراحت‌ها شده‌ست

پیش از این با ما دلی ز آیینه بودش صاف‌تر
آهی از ما سر زده‌ست و این کدورت‌ها شده‌ست

چشم من، گستاخ‌بین، آن خوی‌نازک، زودرنج
تا نگاهم آن طرف افتاده، صحبت‌ها شده‌ست

زین طرف «وحشی»، یکی صد گشته پیوند امید
گر چه زان جانب به کلّی قطع نسبت‌ها شده‌ست

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد