گزیده دیوان اشعار وحشی بافقی
گزیده دیوان اشعار وحشی بافقی
ای مدّعی از طعن تو ما را چه ملال است؟
با ردّ و قبول تو چه نقص و چه کمال است؟
گیرم که جهان، آتش سوزنده بگیرد
بیآب شود جوهر یاقوت؟ محال است
اینجا سر بازارچهی لعلفروشی است
مگشا سر صندوق که پُر، سنگ و سفال است
مارا به هما، دعوی پرواز بلند است
باری تو چه مرغی و کدامت پر و بال است؟
با بلبل خوشلهجهی این باغ، چه لافد؟
سوسن، به زبانآوری خویش که لال است
مجتبیٰ فرد
سهشنبه 22 شهریورماه سال 1390 ساعت 02:59 ق.ظ