گزیده دیوان اشعار وحشی بافقی
گزیده دیوان اشعار وحشی بافقی
تا قسمتم ز میکدهی آرزوی کیست؟
رطل میای که مست شوم، در سبوی کیست؟
تیغی که زخمِ ناز به قدر جگر خورم
تا در میان غمزهی بیدادجوی کیست؟
بیخی که بردمد گُل عیشم ز شاخ او
از گلشن که رسته و آبش ز جوی کیست؟
داغی که روغنم بچکاند ز استخوان
با آتش زبانهکشِ شمعِ روی کیست؟
پای طلب که در رهش الماس گَرد شود
تقدیر سودنش به تک و پوی کوی کیست؟
دل را کمندِ شوق که خواهد گلو فشرد؟
آن پیچ و تاب، تعبیه در تار موی کیست؟
«وحشی» علاج این دل و طبع فسردهحال
شغل مزاجِ گرم که و کار خوی کیست؟
مجتبیٰ فرد
یکشنبه 27 شهریورماه سال 1390 ساعت 08:45 ق.ظ