شبی با وحشی

شبی با وحشی

گزیده دیوان اشعار وحشی بافقی
شبی با وحشی

شبی با وحشی

گزیده دیوان اشعار وحشی بافقی

نود و دو

شکفتگی‌ش چو هر روز نیست حالی هست
اگر غلط نکنم از مَنَش ملالی هست

ز رشک قُرب من ای مدّعی خلاص شدی
تو را نوید که بر خاطرش خیالی هست

به رخصت تو که رفتیم و درد سر بردیم
تو را ملالی و ما را هم انفعالی هست

تو بدمزاج چه بی‌اعتدال و بدخویی
طبیعتی و مزاجی و اعتدالی هست

سفارش دل خود با تو این زمان گفتم
ز گریه روز وداع توام مجالی هست

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد