گزیده دیوان اشعار وحشی بافقی
گزیده دیوان اشعار وحشی بافقی
تو منکری و لیک، به من مهربانیات
میبارد از ادای نگاه نهانیات
نازم کرشمه را که صدم نکته حل نمود
بیمنّت موافقت و همزبانیات
ای شاهباز دوری ما از تو لازم است
گنجشک را چه زهرهی هم آشیانیات؟
جنبیدت این هوس ز کجا ای نهال لطف؟
کی اوفتاد رغبت میوه فشانیات؟
شاخ گلی کجاست به این پاکدامنی؟
بیهوده سالها نکنم باغبانیات
صد نوبهار را ز تو آب است و رنگ و بو
دارد خدا، نگاه ز باد خزانیات
«وحشی» پیاله گیر که دیگر حریف توست
کز خُم به شیشه رفت مِیِ شادمانیات
مجتبیٰ فرد
دوشنبه 30 آبانماه سال 1390 ساعت 07:44 ق.ظ