شبی با وحشی

شبی با وحشی

گزیده دیوان اشعار وحشی بافقی
شبی با وحشی

شبی با وحشی

گزیده دیوان اشعار وحشی بافقی

صد و شانزده

چه گویمت که چه با جانم اشتیاق نکرد
چه کارها که به فرموده‌ی فراق نکرد

زمانه وصل تو را، صد سبب مهیّا ساخت
ولی چه سود که اقبالم اتّفاق نکرد

هزار نقش وفاقم نمود ظاهر بخت
ولیک باطن خود ساده از نفاق نکرد

کلیددار عنایت وسیله‌ها انگیخت
ولیک بخت بدم با تو هم وثاق نکرد

چه ذوق از این همه تنگ شکر، که بخت گشود
چو دفع تلخی هجر تو از مذاق نکرد

شد از فراق به یک ذره صبر راضی و نیست
کسی که طاقت او را غم تو طاق نکرد

مذاق «وحشی» و این درد و غم که ساقی وقت
نصیب ساغر ما باده‌ی رواق نکرد

نظرات 1 + ارسال نظر
ermes چهارشنبه 30 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 03:06 ق.ظ http://ermes-3.blogsky.com/

غم زمانه خورم یا فراق یار کشم
به طاقتی که ندارم کدام بار کشم !

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد