گزیده دیوان اشعار وحشی بافقی
گزیده دیوان اشعار وحشی بافقی
خوش آن کو غنچهسان با گلعذاری همنشین باشد
صراحی در بغل، جام میاش در آستین باشد
ز دستت هر چه میآمد به اربابِ وفا کردی
نکردی هیچ تقصیری، وفاداری هماین باشد
کجا گفتن توان، شرحِ غمِ محملنشین خود
اگر هم چون جرس ما را زبان آهنین باشد
به هر ویرانه کآنجا «وحشی» دیوانه جا گیرد
ز هر سو دامنی پرسنگ، طفلی در کمین باشد
مجتبیٰ فرد
چهارشنبه 14 دیماه سال 1390 ساعت 08:30 ق.ظ