شبی با وحشی

شبی با وحشی

گزیده دیوان اشعار وحشی بافقی
شبی با وحشی

شبی با وحشی

گزیده دیوان اشعار وحشی بافقی

صد و بیست و نه

ماه من گفتم که با من مهربان باشد، نبود
مرهم جان من آزرده‌جان باشد، نبود

«وحشی» از بی‌لطفی او صد شکایت داشتیم
پیش او گفتم که یارای زبان باشد، نبود

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد