شبی با وحشی

شبی با وحشی

گزیده دیوان اشعار وحشی بافقی
شبی با وحشی

شبی با وحشی

گزیده دیوان اشعار وحشی بافقی

صد و سی و دو

پیش از اینم جان فزودی لذّتِ دشنام او
اله اله از چه امروز این چنین جان‌کاه بود؟

گو مده فرمان که دیگر نیست دل، فرمان‌پذیر
حکم او می‌رفت چندانی که این‌جا شاه بود

سال‌ها هم بگذرد «وحشی» که سویش نگذرم
تا نپنداری که خشم ما هم‌این یک ماه بود

نظرات 1 + ارسال نظر
محسن چهارشنبه 28 دی‌ماه سال 1390 ساعت 01:33 ق.ظ http://bakhyr.blogsky.com

سلام. وحشی بافقی هم شعرهای زیبایی می گه. ولی خداییش هیچ متن ادبی، مثل قرآن نیست.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد