گزیده دیوان اشعار وحشی بافقی
گزیده دیوان اشعار وحشی بافقی
زآن عهد یاد باد که از ما به کین نبود
بودش گمانِ مِهر و هنوزش یقین نبود
اقرار مِهر کردم و گفتم وفا کنی
کُشتی مرا، قرار تو با من چنین نبود
من خود گره به کار خود انداختم که تو
زین پیش با مَنَت گرهی بر جبین نبود
افسانهای است بودن شیرین به کوهکن
آن روز چشم فتنه مگر در کمین نبود؟
مجتبیٰ فرد
سهشنبه 18 بهمنماه سال 1390 ساعت 01:38 ق.ظ