گزیده دیوان اشعار وحشی بافقی
گزیده دیوان اشعار وحشی بافقی
شهر، بیم است کز این حُسن، پرآشوب شود
این قدر نیز نباید که کسی خوب شود
در زمینی که به این کوکبه، شاهی گذرد
سر بسیار گدایان که لگدکوب شود
نشود هیچ کم از کوکبهی شاهی حُسن
یوسف ار ملتفت سجدهی یعقوب شود
خاک بادا به سر آن مژهی گردآلود
کش در آن کو نپسندند که جاروب شود
طلبش گر بکشند نیز مبارک طلبی است
طالبی را که کسی مثل تو مطلوب شود
من خود این مطلب عالی ز خدا میطلبم
زین چه خوشتر که مُحب، کشتهی محبوب شود
برو ای «وحشی» و بگذار صفآرایی صبر
شوق لشکرشکنی نیست که مغلوب شود
مجتبیٰ فرد
چهارشنبه 10 اسفندماه سال 1390 ساعت 01:06 ق.ظ