شبی با وحشی

شبی با وحشی

گزیده دیوان اشعار وحشی بافقی
شبی با وحشی

شبی با وحشی

گزیده دیوان اشعار وحشی بافقی

صد و شصت و سه

هم مگر فیض توام نطق و بیانی بدهد
در خور شُکر عطای تو، زبانی بدهد

آن جواهر که توان کرد نثار تو کم است
هم مگر همّت تو، بحری و کانی بدهد

«وحشی» از عهده‌ی شکر تو نیاید بیرون
عذر این خواهد اگر عمر امانی بدهد

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد