شبی با وحشی

شبی با وحشی

گزیده دیوان اشعار وحشی بافقی
شبی با وحشی

شبی با وحشی

گزیده دیوان اشعار وحشی بافقی

صد و شصت و پنج

کجا در بزم او جای چو من دیوانه‌ای باشد؟
مقام هم‌چو من دیوانه‌ای، ویرانه‌ای باشد

چو مجنون تازه سازم داستان عشق و رسوایی
که این هم در میان مردمان افسانه‌ای باشد

من و شمعی که باشد قدر عاشق آن قدر پیشش
که چون خود را بسوزد کم‌تر از پروانه‌ای باشد

مگو «وحشی» کجا می‌باشد ای سلطان مه‌رویان
کجا باشد مقامش گوشه‌ی می‌خانه‌ای باشد

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد