شبی با وحشی

شبی با وحشی

گزیده دیوان اشعار وحشی بافقی
شبی با وحشی

شبی با وحشی

گزیده دیوان اشعار وحشی بافقی

صد و هشتاد و هفت

داغ جنون تازه گشت این دلِ پژمرده را
سخت خزانی گذشت، خوب بهاری رسید

«وحشی» از این موج‌خیز رست ولی بعد مرگ
غوطه بسی زد به خون تا به کناری رسید

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد