گزیده دیوان اشعار وحشی بافقی
گزیده دیوان اشعار وحشی بافقی
برزن ای دل دامن کوشش که کاری کردهام
باز خود را هرزهگرد رهگذاری کردهام
گشته پایم رازدار طول و عرض کوچهای
چشم را جاسوس راه انتظاری کردهام
ساقیا پیشینه آن دُردی که اندر شیشه بود
دیگران را ده که من دفع خماری کردهام
«وحشی» از من زین سرود غم بسی خواهد شنید
زانکه خود را بلبل خُرّم بهاری کردهام
مجتبیٰ فرد
یکشنبه 6 اسفندماه سال 1391 ساعت 01:22 ب.ظ