شبی با وحشی

شبی با وحشی

گزیده دیوان اشعار وحشی بافقی
شبی با وحشی

شبی با وحشی

گزیده دیوان اشعار وحشی بافقی

دویست و هشتاد و چهار

از بهر چه در مجلس جانانه نباشم؟
گرد سر آن شمع چو پروانه نباشم؟

بی‌موجب از او رنجم و بی‌وجه کنم صلح
این‌ها نکنم عاشق دیوانه نباشم

صد فصل بهار آید و بیرون ننهم گام
ترسم که بیایی تو و در خانه نباشم

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد